نقش دادرسان در تفسیر قانون جنایی
چکیده
دادرس را نباید سخنگویِ محض و ابزارِ دستِ قانونگذار انگاشت. وی به بازیگری میماند که به قانونِ وضعشده جان میبخشد و آن را به حرکت وامیدارد. بازیگریِ دادرسان را میتوان بر سه پایهیِ توجیهیِ زیر استوار کرد: محدودیتهایِ مربوط به پدیدآوردنِ قانون (بیتخصصی و بیتوجهی، مصلحتاندیشی، و اقدامِ آگاهانهِ قانونگذار، ناممکنیِ پیشبینیِ همهیِ حالتها و مصداقها در قانون، تحولِ جامعه در گذرِ زمان و ناروشنیِ ذاتیِ زبان در پارهای از موردها)؛ تصحیحِ کژرویهایِ قانونگذار در چارچوبِ ابزارهایِ تفسیری (بر پایهیِ اصلِ تفکیکِ قوا)؛ و روزامدسازیِ معنا و سازگارسازیِ قانونهایِ جنایی با الزامهایِ زیستِ جمعی در زمانهیِ تفسیرِ قانون. این بازیگری در سه قالبِ کشفِ معنا (در برابرِ آفرینشِ معنا)، اثرگذاریِ پیشساختهایِ آنان در تفسیر و صورتبندیِ هدفِ قانونِ جنایی بازتاب مییابد.
نویسنده : حسین آقایی نیا، علی شجاعیدادرس را نباید سخنگویِ محض و ابزارِ دستِ قانونگذار انگاشت. وی به بازیگری میماند که به قانونِ وضعشده جان میبخشد و آن را به حرکت وامیدارد. بازیگریِ دادرسان را میتوان بر سه پایهیِ توجیهیِ زیر استوار کرد: محدودیتهایِ مربوط به پدیدآوردنِ قانون (بیتخصصی و بیتوجهی، مصلحتاندیشی، و اقدامِ آگاهانهِ قانونگذار، ناممکنیِ پیشبینیِ همهیِ حالتها و مصداقها در قانون، تحولِ جامعه در گذرِ زمان و ناروشنیِ ذاتیِ زبان در پارهای از موردها)؛ تصحیحِ کژرویهایِ قانونگذار در چارچوبِ ابزارهایِ تفسیری (بر پایهیِ اصلِ تفکیکِ قوا)؛ و روزامدسازیِ معنا و سازگارسازیِ قانونهایِ جنایی با الزامهایِ زیستِ جمعی در زمانهیِ تفسیرِ قانون. این بازیگری در سه قالبِ کشفِ معنا (در برابرِ آفرینشِ معنا)، اثرگذاریِ پیشساختهایِ آنان در تفسیر و صورتبندیِ هدفِ قانونِ جنایی بازتاب مییابد.
تعداد صفحه : 16
مشخصات فایل : 258KB / PDF
قیمت : رایگان