تأثیر سیاست در تدوین و گسترش مزدکنامهها
چکیده
در اوایل دورة سلطنت قباد پادشاه ساسانی (486- 531 م) جنبشی مهم به رهبری مزدک، با دلایل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، رخ داد؛ که پادشاه نیز، برای تضعیف موقعیت بزرگان و روحانیان، از آن حمایت کرد. طبیعتاً بزرگان با جنبش مخالفت کردند و قباد را از سلطنت خلع کردند و او فقط با حمایت هیاطله توانست دوباره به تخت سلطنت بازگردد. سالیان بعد، اتحاد دوبارة بزرگان و روحانیان با خسرو- پسر سوم قباد- منجر به انجام کودتا، خلع قباد و قتل مزدک و هوادارانش گردید (531 م). در نتیجه، برای تثبیت اعادة قدرت و حیثیتِ بزرگان و روحانیان، اصلاحاتی انجام گرفت.
پس از فروخواباندن جنبش، به دستور خسرو انوشیروان، پادشاه جدید، روایتی رسمی، با نگرشی منفی دربارة جنبش مزدک در خداینامه، کتاب تاریخ رسمی ساسانی، نگاشته شد. همزمان، چند روایت دیگر نیز به صورت کتبی یا شاید شفاهی در میان مردم مشهور گشت. برخی از این روایتها پس از سقوط ساسانیان (635)، از پهلوی به عربی ترجمه گردید، که در سدههای نخستین اسلامی بسیار مشهور بود. روایتهای اصلیِ داستان مزدک در چند کتاب تاریخی، ادبی و سیاسی وارد گردید.
نگارندگان در این مقاله میکوشند تا حد امکان، دلایل سیاسیِ احتمالی اشاعة این روایات را در دورة ساسانی و سدههای نخستین اسلامی، با تطبیق نقاط قوت و ضعف، بخشهای افسانهای، واقعی و تحریفات آنها در کتابهای تاریخ طبری، شاهنامة فردوسی، سیاستنامة نظامالملک، فارسنامة ابنبلخی، فسطاط العداله فی قواعد السلطنه از محمد بن محمود خطیب بررسی نمایند.
نویسنده : عباس زارعی مهرورز؛ نورالدین نعمتی در اوایل دورة سلطنت قباد پادشاه ساسانی (486- 531 م) جنبشی مهم به رهبری مزدک، با دلایل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، رخ داد؛ که پادشاه نیز، برای تضعیف موقعیت بزرگان و روحانیان، از آن حمایت کرد. طبیعتاً بزرگان با جنبش مخالفت کردند و قباد را از سلطنت خلع کردند و او فقط با حمایت هیاطله توانست دوباره به تخت سلطنت بازگردد. سالیان بعد، اتحاد دوبارة بزرگان و روحانیان با خسرو- پسر سوم قباد- منجر به انجام کودتا، خلع قباد و قتل مزدک و هوادارانش گردید (531 م). در نتیجه، برای تثبیت اعادة قدرت و حیثیتِ بزرگان و روحانیان، اصلاحاتی انجام گرفت.
پس از فروخواباندن جنبش، به دستور خسرو انوشیروان، پادشاه جدید، روایتی رسمی، با نگرشی منفی دربارة جنبش مزدک در خداینامه، کتاب تاریخ رسمی ساسانی، نگاشته شد. همزمان، چند روایت دیگر نیز به صورت کتبی یا شاید شفاهی در میان مردم مشهور گشت. برخی از این روایتها پس از سقوط ساسانیان (635)، از پهلوی به عربی ترجمه گردید، که در سدههای نخستین اسلامی بسیار مشهور بود. روایتهای اصلیِ داستان مزدک در چند کتاب تاریخی، ادبی و سیاسی وارد گردید.
نگارندگان در این مقاله میکوشند تا حد امکان، دلایل سیاسیِ احتمالی اشاعة این روایات را در دورة ساسانی و سدههای نخستین اسلامی، با تطبیق نقاط قوت و ضعف، بخشهای افسانهای، واقعی و تحریفات آنها در کتابهای تاریخ طبری، شاهنامة فردوسی، سیاستنامة نظامالملک، فارسنامة ابنبلخی، فسطاط العداله فی قواعد السلطنه از محمد بن محمود خطیب بررسی نمایند.
تعداد صفحه : 14
مشخصات فایل : 1.27MB / PDF
قیمت : رایگان