بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای گونه لاله واژگون (Fritillaria imperialis L.) در منطقه زاگرس ایران با استفاده از نشانگرهای مولکولیISSR و صفات مورفولوژیکی
چکیده
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای لاله واژگون (Fritillaria imperialis L.) منطقه زاگرس ایران از نشانگرهای مولکولی ISSR و 32 صفت مورفولوژیکی استفاده گردید. در کل 160 نمونه لاله واژگون از 8 جمعیت زاگرس واقع در 6 استان جمعآوری و مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از 6 آغازگر مورد استفاده، در مجموع 57 نوار تولید شد که 49 نوار چندشکل بودند. میانگین درصد چندشکلی مشاهده شده برابر 6/85 درصد و میانگین تعداد نوارهای چندشکل به ازای هر واحد سنجش برابر با 17/8 درصد بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکل 31/0 بود. در دندروگرام حاصل از خوشهبندی نمونهها بر اساس ضرایب تشابه جاکارد و روش گروهبندی UPGMA، همه جمعیتهای مورد بررسی تشکیل خوشه مجزایی دادند که بیانگر کارایی بالای آغازگرهای مورد استفاده در تکثیر قطعات مناسب از ژنوم است. تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) درون و بین 8 جمعیت لاله واژگون با گروهبندی ناحیهای و بدون گروهبندی ناحیهای انجام شد. واریانس بین جمعیتها و بین افراد این جمعیتها به ترتیب 05/44 و 95/55 درصد از کل واریانس را پوشش دادند. گروهبندی ناحیهای نتوانست درصدی از واریانس کل را توجیه کند. دندروگرام حاصل از صفات مورفولوژیکی الگوی مشخصی مبنی بر جدا سازی افراد متعلق به جمعیتها ارائه نداد. همبستگی بین ماتریسهای تشابه بر مبنای دادههای مولکولی و مورفولوژیکی معنی دار نبود (25/0= r).
نویسنده : حسن مومنی، بهروز شیران، محمود خدامباشی، کیانوش چغامیرزاییبه منظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای لاله واژگون (Fritillaria imperialis L.) منطقه زاگرس ایران از نشانگرهای مولکولی ISSR و 32 صفت مورفولوژیکی استفاده گردید. در کل 160 نمونه لاله واژگون از 8 جمعیت زاگرس واقع در 6 استان جمعآوری و مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از 6 آغازگر مورد استفاده، در مجموع 57 نوار تولید شد که 49 نوار چندشکل بودند. میانگین درصد چندشکلی مشاهده شده برابر 6/85 درصد و میانگین تعداد نوارهای چندشکل به ازای هر واحد سنجش برابر با 17/8 درصد بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکل 31/0 بود. در دندروگرام حاصل از خوشهبندی نمونهها بر اساس ضرایب تشابه جاکارد و روش گروهبندی UPGMA، همه جمعیتهای مورد بررسی تشکیل خوشه مجزایی دادند که بیانگر کارایی بالای آغازگرهای مورد استفاده در تکثیر قطعات مناسب از ژنوم است. تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) درون و بین 8 جمعیت لاله واژگون با گروهبندی ناحیهای و بدون گروهبندی ناحیهای انجام شد. واریانس بین جمعیتها و بین افراد این جمعیتها به ترتیب 05/44 و 95/55 درصد از کل واریانس را پوشش دادند. گروهبندی ناحیهای نتوانست درصدی از واریانس کل را توجیه کند. دندروگرام حاصل از صفات مورفولوژیکی الگوی مشخصی مبنی بر جدا سازی افراد متعلق به جمعیتها ارائه نداد. همبستگی بین ماتریسهای تشابه بر مبنای دادههای مولکولی و مورفولوژیکی معنی دار نبود (25/0= r).
تعداد صفحه : 12
مشخصات فایل : 379KB / PDF
قیمت : رایگان