اندیشه ورزی در استنباط فقه
چکیده
کمال و سعادت بشری در گرو اندیشه و تعقل است و اندیشهورزی، دعوت به تفکر و همچنین سلب محدودیت از عقل و اندیشه تعریف شده است. پرسش اصلی مقاله این خواهد بود که اسلام در تحقق این امر در مباحث اصول فقه (که علم استنباط فقه و یکی از منابع آن عقل است) برای اندیشهورزی چه اعتباری قائل شده است؟ هدف این مقاله اثبات وجود اندیشهورزی در حد متعالی عقلانی در اصول فقه است، چراکه اصول فقه؛ علم به قواعد عمومی و عناصر مشترک در عملیات استنباط احکام شرعی (فرعی) است و روش صحیح استنباط را از منابع فقهی به ما مىآموزد. از این رو علم اصول مانند علم منطق علمی دستورى است. برای تحقق این هدف به تحقیق توصیفی- تحلیلی در این زمینه پرداخته شده است و در نهایت به این نتیجه رسیدهایم که اصول فقه نه تنها مخالف اندیشهورزی نیست، حتی برای درست اندیشیدن نیز اصول و قواعدی ارائه کرده است و از روشهایی که اعتبار عقلانی ندارند، دوری میکند. همچنین به عقل وبنای عقلا اختیارات گسترده داده است و عقل را یکی از منابع استنباط میداند.
نویسنده : امیر حمزه سالار، ابراهیم علی عسگریکمال و سعادت بشری در گرو اندیشه و تعقل است و اندیشهورزی، دعوت به تفکر و همچنین سلب محدودیت از عقل و اندیشه تعریف شده است. پرسش اصلی مقاله این خواهد بود که اسلام در تحقق این امر در مباحث اصول فقه (که علم استنباط فقه و یکی از منابع آن عقل است) برای اندیشهورزی چه اعتباری قائل شده است؟ هدف این مقاله اثبات وجود اندیشهورزی در حد متعالی عقلانی در اصول فقه است، چراکه اصول فقه؛ علم به قواعد عمومی و عناصر مشترک در عملیات استنباط احکام شرعی (فرعی) است و روش صحیح استنباط را از منابع فقهی به ما مىآموزد. از این رو علم اصول مانند علم منطق علمی دستورى است. برای تحقق این هدف به تحقیق توصیفی- تحلیلی در این زمینه پرداخته شده است و در نهایت به این نتیجه رسیدهایم که اصول فقه نه تنها مخالف اندیشهورزی نیست، حتی برای درست اندیشیدن نیز اصول و قواعدی ارائه کرده است و از روشهایی که اعتبار عقلانی ندارند، دوری میکند. همچنین به عقل وبنای عقلا اختیارات گسترده داده است و عقل را یکی از منابع استنباط میداند.
تعداد صفحه : 23
مشخصات فایل : 259KB / PDF
قیمت : رایگان