اثر کاربرد خاکی و برگی عنصر آهن (Fe) بر برخی خصوصیات بیوشیمیایی گلرنگ (Carthamus tinctorius L.)، تحت دو رژیم رطوبتی
چکیده
به منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و برگی کلات آهن بر روی برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گلرنگ تحت دو رژیم آبیاری، آزمایشی مزرعهای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1387 در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شاهد، انجام شد. در این بررسی دو سطح تیمار آبیاری، آبیاری کامل (آبیاری بر اساس تخلیة 50 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) قطع آبیاری در مرحلة گلدهی و گردهافشانی (آبیاری بر اساس تخلیة 75 درصد رطوبت ظرفیت زراعی)، به عنوان فاکتور اصلی و هشت سطح کلات آهن که 4 سطح آن به صورت کاربرد خاکی (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و 4 سطح به صورت تغذیة برگی (0، 1، 2 و 3 در هزار) به عنوان فاکتور فرعی بر روی ژنوتیپ گلرنگ بهاره IL111 مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل میزان پروتئینهای محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدراتهای محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) بود. اثر سطوح آبیاری×کلات آهن بر پروتئینهای محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدراتهای محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) معنیدار بود. نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر پروتئینهای محلول برگ، پرولین، گلوکز، زایلوز و مانوز در شرایط بدون قطع آبیاری با کاربرد خاکی کلات آهن به دست آمد. در حالیکه در شرایط تنش رطوبتی میزان پرولین و قند محلول گلوکز به طور میانگین با سطوح محلولپاشی کلات آهن و مقادیر کربوهیدراتهای محلول (زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) با کاربرد سطوح خاکی کلات آهن افزایش بیشتری داشتند. بالاترین مقدار پروتئینهای محلول برگ در سطح تنش رطوبتی با مصرف 150 کیلوگرم کلات آهن و محلولپاشی 3 در هزار به دست آمد. مقدار مالون دآلدهید (MDA) نیز با کاربرد خاکی در سطح تنش کاهش معنیداری داشت. نتایج نشان داد که کاربرد کلات آهن میتواند سبب افزایش تحمل این ژنوتیپ گلرنگ بهاره (IL111) به تنش خشکی شود.
نویسنده : کیوان فتحی امیرخیز؛ مجید امینی دهقی؛ سید علی محمد مدرس ثانوی؛ سیاوش حشمتیبه منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و برگی کلات آهن بر روی برخی صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گلرنگ تحت دو رژیم آبیاری، آزمایشی مزرعهای به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1387 در مزرعة تحقیقاتی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شاهد، انجام شد. در این بررسی دو سطح تیمار آبیاری، آبیاری کامل (آبیاری بر اساس تخلیة 50 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) قطع آبیاری در مرحلة گلدهی و گردهافشانی (آبیاری بر اساس تخلیة 75 درصد رطوبت ظرفیت زراعی)، به عنوان فاکتور اصلی و هشت سطح کلات آهن که 4 سطح آن به صورت کاربرد خاکی (0، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و 4 سطح به صورت تغذیة برگی (0، 1، 2 و 3 در هزار) به عنوان فاکتور فرعی بر روی ژنوتیپ گلرنگ بهاره IL111 مورد بررسی قرار گرفت. صفات مورد بررسی شامل میزان پروتئینهای محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدراتهای محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) بود. اثر سطوح آبیاری×کلات آهن بر پروتئینهای محلول برگ، پرولین، مالون دآلدهید، کربوهیدراتهای محلول (گلوکز، زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) معنیدار بود. نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر پروتئینهای محلول برگ، پرولین، گلوکز، زایلوز و مانوز در شرایط بدون قطع آبیاری با کاربرد خاکی کلات آهن به دست آمد. در حالیکه در شرایط تنش رطوبتی میزان پرولین و قند محلول گلوکز به طور میانگین با سطوح محلولپاشی کلات آهن و مقادیر کربوهیدراتهای محلول (زایلوز و مانوز) و محتوای نسبی رطوبت برگ (RWC) با کاربرد سطوح خاکی کلات آهن افزایش بیشتری داشتند. بالاترین مقدار پروتئینهای محلول برگ در سطح تنش رطوبتی با مصرف 150 کیلوگرم کلات آهن و محلولپاشی 3 در هزار به دست آمد. مقدار مالون دآلدهید (MDA) نیز با کاربرد خاکی در سطح تنش کاهش معنیداری داشت. نتایج نشان داد که کاربرد کلات آهن میتواند سبب افزایش تحمل این ژنوتیپ گلرنگ بهاره (IL111) به تنش خشکی شود.
تعداد صفحه : 10
مشخصات فایل : 270KB / PDF
قیمت : رایگان