آیینه پنهان کافکا در تمثیل مسخ
چکیده
زمانی که کافکا به سال 1912 برای نگارش تمثیلی تحت عنوان «مسخ» دست به قلم میشود، در واقع گلایه و شکوة خود را از زمانه و تأثیرات منفی زندگی صنعتی در قبال ارزشهای انسانی بیان میکند. نگاه کافکا در مسخ، نگاهی به انگارهها و شخصیت خود او در یک جامة سوداگر صنعتی است. کافکا در صدد اثبات مضرات تحولات صنعتی و تأثیرات سوء آن در رفتارهای انسانی است. او رشد جوامع صنعتی را عاملی برای دوری و نادیده گرفتن ارزشهای انسانی میداند. در نگرش کافکا انسان زوالیافته از روند شتابان صنعتیشدن به موجودی پوچ و زائد همچون حشره تبدیل میشود. کافکا در مسخ خود را در نقاب حشرهای بهنام گرگور زامزا پنهان میکند و در این قالب جامعة پیرامون خود را به زیر ذرهبین نقد میبرد. نگارندة مقاله بر آن است تا با پرداختن به گزیدههایی از تمثیل مسخ، بر اثبات روند رو به زوال انسانیت و ناتوانی انسان در برابر مدرنیته و از خود بیگانگی انسان حاضر صحه بگذارد.
نویسنده : اردلان مهیاری، اردلان سلامیزمانی که کافکا به سال 1912 برای نگارش تمثیلی تحت عنوان «مسخ» دست به قلم میشود، در واقع گلایه و شکوة خود را از زمانه و تأثیرات منفی زندگی صنعتی در قبال ارزشهای انسانی بیان میکند. نگاه کافکا در مسخ، نگاهی به انگارهها و شخصیت خود او در یک جامة سوداگر صنعتی است. کافکا در صدد اثبات مضرات تحولات صنعتی و تأثیرات سوء آن در رفتارهای انسانی است. او رشد جوامع صنعتی را عاملی برای دوری و نادیده گرفتن ارزشهای انسانی میداند. در نگرش کافکا انسان زوالیافته از روند شتابان صنعتیشدن به موجودی پوچ و زائد همچون حشره تبدیل میشود. کافکا در مسخ خود را در نقاب حشرهای بهنام گرگور زامزا پنهان میکند و در این قالب جامعة پیرامون خود را به زیر ذرهبین نقد میبرد. نگارندة مقاله بر آن است تا با پرداختن به گزیدههایی از تمثیل مسخ، بر اثبات روند رو به زوال انسانیت و ناتوانی انسان در برابر مدرنیته و از خود بیگانگی انسان حاضر صحه بگذارد.
تعداد صفحه : 13
مشخصات فایل : 268KB / PDF
قیمت : رایگان