هر چند بیمارستانهای آموزشی مهمترین عرصه برای آموزش دانشجویان پزشکی محسوب میشوند، اما چنین به نظر میرسد که به حدی ارائه خدمات درمانی بر مسائل آموزشی سایه افکنده است که این دسته از بیمارستانها را از رسالت اصلیش دور کرده است و این عرصهها بیشتر به فیلدی برای ارائه خدمات درمانی مبدل شدهاند و این مهم گاه چنان اساتید را درگیر کار درمانی میکند که از آموزش انترنهایی که به تازگی وارد عرصه درمان شدهاند باز میمانند. اگرچه مسئله تراکم بیمار در بیمارستانهای آموزشی، نحوه آموزش دانشجویان در کنار تامین رضایت بیماران بارها از زبان مسئولان بیان شده و آسیبشناسی شده است، اما بیان مجدد و کالبد شکافی آن خالی از لطف نیست، در این راستا خبرنگار دانشگاهی ایسنا با حضور در میان جمعی از انترنها درصدد آمد این مسئله را از زاویه دید دانشجویی بررسی کند. به گزارش خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یکی از دانشجویان ورودی سال 85 رشته پزشکی عمومی که تجربه انترنی در چند بیمارستان آموزشی تهران را داشته است، درباره میزان مداخله یک انترن در کار معاینه بیمار و مشارکت آنها در فرایند معالجه و مشاوره پزشکی به بیماران، میگوید: اگرچه یک انترن همیشه در اولین خط بیمار را میبیند و معاینه میکند اما در هر حال میزان مداخله و نظارت آن در مراحل بعدی درمان، به نظر گروهها و استادان مختلف بستگی دارد. شرایط فعالیت انترنها در بیمارستانهای آموزشی متفاوت است، نکتهای که این دانشجوی پزشکی برآن اذعان دارد و میافزاید: گاهی برخی استادان و یا دستیاران در همان اورژانس کنار بیمار و انترن قرار گرفته و توضیحات لازم را میدهد، اما گاهی انترن تنها بیمار را به استاد معرفی کرده و اصلا در جریان مراحل درمان قرار نمیگیرد و فقط کارهای اجرایی و بدون ارتباط با امر درمان را به یک انترن واگذار می کنند. تخصصی و فوق تخصی بودن اکثر بیمارستان های آموزشی یکی دیگر از دلایلی است که انترنها را از دخالت در فرایند درمانی باز میدارد، با این حال بخش اورژانش در هر حال می تواند برای آموزش انترنها بخش مفیدی باشد. افزایش شمار بیماران شاید بتواند فرصتی برای آموزش انترنها باشد اما در عین حال حجم زیاد بیمار باعث میشود اولویت پزشک در درجه اول درمان و حل مشکلات افرادی باشد که ساعتها وقت خود را در اتاقهای انتظار و روی تختهای راهرو میگذرانند و طبیعتا فرصت آموزش و توضیح کیس به کیس را پیدا نمیکنند. "بیمارستانهای آموزشی رزیدنتمحور به نظر میرسند" تعبیری که یکی دیگر از انترنهای حاضر از تجربههای انترنیاش در بیمارستانهای آموزشی مختلف به کار میبرد. از نظر این دانشجوی پزشکی عمومی تعداد زیاد دستیار در بیمارستان، تخصصی بودن بیمارستان و پیچیدگی کیسهای درمانی نقش یک انترن را در بیمارستانهای آموزشی به یک "ناظر" تنزل میدهد؛ ناظری که نه تنها در بحثها شرکت نمیکند بلکه گاه استادان وی را برای انجام کارهایی میفرستند که از حضور در مباحثهها نیز باز میماند. این دانشجوی انترن همچنین درباره تفاوت بخشها و استادان در امر آموزش انترن به یکسان نبودن پروتکل در این مورد اشاره میکند و معتقد است: برخی استادان انترنها را در درمان و مباحثات پزشکی دخالت میدهند اما استادانی نیز هستند که آموزش انترن را وظیفه خود نمی دانند و تنها در کلاس های درس به دانشجویان آموزش میدهند نه در بیمارستانها و روی کیسهای درمانی. دانشجویان پزشکی این دانشجویان علاوه بر آنکه امکانات و تجهیزات بیمارستانهای آموزشی را پیشرفته و بهروز ارزیابی میکنند در عین حال امکانات موجود را با حجم بیمارانی که به بیمارستانهای آموزشی مراجعه میکنند متناسب نمیبییند، موضوعی که بر کیفیت آموزشی دانشجویان پزشکی سایه انداخته است. آیا حجم بالای کار در بیمارستانها باعث افزایش آموزش انترنها میشود؟ پرسشی که یکی از این انترنها آن را به چاقوی دو لب تعبیر میکند که ادامه میدهد: افزایش شمار بیماران شاید بتواند فرصتی برای آموزش انترنها باشد اما در عین حال حجم زیاد بیمار باعث میشود اولویت پزشک در درجه اول درمان و حل مشکلات افرادی باشد که ساعتها وقت خود را در اتاقهای انتظار و روی تختهای راهرو میگذرانند و طبیعتا فرصت آموزش و توضیح کیس به کیس را پیدا نمیکنند. آموزش صحیح و مطابق با انتظار و نیاز یک انترن، یکی دیگر از دغدغه های دانشجویان انترنی است اما بخش دیگری از این دغدغه ها به کیفیت رفاهی بیمارستانهای آموزشی مربوط میشود که یک دانشجوی پزشکی در دوران آموزشهای بالینی ساعتهای زیادی را در آن صرف میکند به طوری که بیمارستان به خانه دوم این دانشجو تبدیل میشود اما واقعیت این است که کیفیت و کمیت امکانات موجود در بیمارستانهای آموزشی گاه آنقدر با استانداردهای موجود فاصله دارد که این دانشجویان را به فرار از خانه دومشان وامیدارد. یکی از دانشجویان انترنی حاضر درباره امکانات رفاهی بیمارستانهای آموزشی میگوید: بیمارستانهای آموزشی عموما از امکانات رفاهی مثل پاویون و غذای با کیفیت برخوردار نیستند و از این نظر دانشگاهها شرایط بهتری دارند. البته در بیمارستان امام خمینی(ره) به تازگی پاویون مناسبی ساخته شده است و در کنار آن کیفیت غذایی نیز افزایش داده شده است. این انترن درباره عدم اصلاح و بهبود شرایط رفاهی در بیمارستانهای آموزشی به شرایط مشابه دانشگاه علوم پزشکی تهران در چند سال قبل اشاره میکند و در این باره میگوید: در سالهای گذشته کیفیت غذای دانشگاه و وضعیت نهارخوری نیز نامناسب بود اما پیگیریهای شورای صنفی در این مورد تا پیش از سال 87 و انحلالش، باعث شد کیفیت غذایی دانشگاه بهبود پیدا کند. از نظر این دانشجوی پزشکی عمومی تعداد زیاد دستیار در بیمارستان، تخصصی بودن بیمارستان و پیچیدگی کیسهای درمانی نقش یک انترن را در بیمارستانهای آموزشی به یک "ناظر" تنزل میدهد؛ ناظری که نه تنها در بحثها شرکت نمیکند بلکه گاه استادان وی را برای انجام کارهایی میفرستند که از حضور در مباحثهها نیز باز میماند. به اعتقاد این دانشجوی پزشکی، دخالت یک شورای صنفی فعال در مسائل خارج از دانشگاه و وضعیت بیمارستانهای آموزشی نیز میتواند شرایط را به نفع دانشجویان بهبود بخشد که تجربه فعالیت و تلاش مستمر در دانشگاه عملی بودن این فرضیه را نیز مشخص کردهاست. دسترسی به منابع کتابخانهای و به روز نیز از دیگر احتیاجات تمام دانشجویان در رشته های مختلف است. این دانشجویان در عین حال که امکانات کتابخانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران را مناسب ارزیابی میکنند هرچند مشکلات ناشی از تحریم باعث شده که در دسترسی به برخی مقالات با محدودیت مواجه شوند. اتصال به اینترنت در فضای دانشگاه نیز یکی دیگر از انتظارات این دانشجویان علوم پزشکی است.